سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مبانی نظری پایان نامه علوم تربیتی درباره اضطراب رایانه

مبانی نظری پایان نامه علوم تربیتی درباره اضطراب رایانه

مبانی نظری پایان نامه علوم تربیتی درباره اضطراب رایانه

دانلود مبانی نظری پایان نامه علوم تربیتی درباره اضطراب رایانه

مبانی نظری پایان نامه علوم تربیتی درباره اضطراب رایانه
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
فرمت فایل doc
حجم فایل 24 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20

مبانی نظری پایان نامه علوم تربیتی درباره اضطراب رایانه

در 20 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع :    انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:     WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

 

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

 

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع اضطراب رایانه

تعریف پرخاشگری

 

محققان علوم رفتاری در کشورهای مختلف هرگز تعریف روشن و واحدی از مفهوم پرخاشگری ارائه نداده اند زیرا تعریف پرخاشگری تحت تاثیر فرهنگ، تجربه و اعتقادات جوامع متفاوت است (ایزدی طامه و همکاران، 1389).

 

پرخاشگری درروان شناسی مرضی بسیار موردتوجه محققان قرار گرفته و تحقیقات مبسوطی را به خود جذب کرده است پرخاشگری زیرمجموعة گرفته (Aggredi) اختلال سلوکی و از ریشة لاتین شده که به معنای پیش رفتن و نزدیک شدن به هدف است.

 

هرچند تعاریف زیادی برای پرخاشگری ارئه شده است، تعریف این اصطلاح به آسانی میسر نیست.رفتار پرخاشگرانه درانسان ها به شکل اعمال خشن نسبت به دیگران فرض می شود،که ممکن است موجب اجتناب دیگران یا مقابله به مثل آنان گردد (پوسترناک وزیمرمن [1]،2002،به نقل ازعبدالهی،1387).

 

از دیدگاه ارونسون [2](1387) پرخاشگری رفتار آگاهانه ای است که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی یا روانی باشد. به عبارت بهتر عمل آگاهانه ای است که با هدف وارد آوردن صدمه و رنج انجام می گیرد. این عمل ممکن است بدنی یا کلامی باشد. خواه در نیل به هدف موفق بشود یا نشود، در هر صورت پرخاشگری است.

 

هیلگارد واتکینسون[3] (1996) پرخاشگری را رفتاری می دانندکه قصد آن صدمه زدن (جسمانی و کلامی) به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی آنهاست. مفهوم اساسی در این تعریف قصد است. اگر کسی پای شما را لگد می کند قصد وی نشان دهنده پرخاشگرانه بودن یا نبودن رفتار است.پرخاشگری وسیله ای رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی؛ در جهت آسیب رساندن به دیگران.پرخاشگری، یک کشش و یا یک گرایش در فرد است که به صورت زدن و کشتن و ویران کردن را نشان می دهد. امری که فرد به عنوان عکس العمل از خود بروز می دهد و به گونه ای است که بایدگفت مناسب عمل یا رفتار طرف مقابل نیست (درویش،1386).

 

به طور کلی رفتار پرخاشگرانه واجد چهار شرط زیر است:

 

الف) فردی که رفتارش توام با پرخاشگری است آن رفتار را عمدا" انجام می دهد.

 

ب) آن رفتار در رروابط بین فردی که حاکی از تعارض یا ناکامی باشد رخ می دهد.

 

پ) شخصی که دارای رفتار پرخاشگرانه است قصدش برتری یافتن بر فردی است که مقابل او رفتار پرخاشگرانه داشته است.

 

ت) شخصی که چنین رفتاری از او سر می زند یا در جهت جدال تحریک شده یا حد اعلای شدت، آن مسیر را پیموده است(ایزدی طامه و همکاران، 1389).

 

درزبان فارسی ،پرخاشگری به معنی ستیزه جویی آمده است وبه نظردانشمندان رفتارگرایی علم روانشناسی پرخاشگری رفتاری است که ازجهت اجتماعی مخرب وصدمه زننده است وپرخاشگری به حالتی گفته می شود که درآن فرد منفی باف است، نسبت به همه چیز شک وتردید دارد وبا نظر منفی به آنها می نگرد .ازویژگی های غریزی است و انسان ، حیوانی پرخاشگر وستیزه جوست. بدین ترتیب هر یک از متخصصان علوم رفتاری به برخی از ویژگی های پرخاشگری توجه دارند ودرعین حال دریک محوریعنی صدمه رسانی به دیگران هم رأی هستند.

 

تعریف کامل وجامع که بتواندزوایای متعددپرخاشگری رابیان کندعبارت است  ازظلم به دیگران و آزاررسانی مالی وجانی به همنوعان وحتی حیوانات نباتات وجامدات رادربرگیرد.به عبارت دیگر پرخاشگری به رفتاری گفته می شود ، که منجربه تجاوز به حقوق فردی واجتماعی دیگران می گردد.پس هررفتاری که به صورت گفتاری و جسمانی باعث آزار رسانی به دیگران شود ، پرخاشگری نام می گیرد(شکرکن،1391).

 

[1] - Pasternak& Zimmerman

 

[2] -Aronson

 

[3] -Hilgard" s" &Atinsonتعریف پرخاشگری

 

محققان علوم رفتاری در کشورهای مختلف هرگز تعریف روشن و واحدی از مفهوم پرخاشگری ارائه نداده اند زیرا تعریف پرخاشگری تحت تاثیر فرهنگ، تجربه و اعتقادات جوامع متفاوت است (ایزدی طامه و همکاران، 1389).

 

پرخاشگری درروان شناسی مرضی بسیار موردتوجه محققان قرار گرفته و تحقیقات مبسوطی را به خود جذب کرده است پرخاشگری زیرمجموعة گرفته (Aggredi) اختلال سلوکی و از ریشة لاتین شده که به معنای پیش رفتن و نزدیک شدن به هدف است.

 

هرچند تعاریف زیادی برای پرخاشگری ارئه شده است، تعریف این اصطلاح به آسانی میسر نیست.رفتار پرخاشگرانه درانسان ها به شکل اعمال خشن نسبت به دیگران فرض می شود،که ممکن است موجب اجتناب دیگران یا مقابله به مثل آنان گردد (پوسترناک وزیمرمن [1]،2002،به نقل ازعبدالهی،1387).

 

از دیدگاه ارونسون [2](1387) پرخاشگری رفتار آگاهانه ای است که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی یا روانی باشد. به عبارت بهتر عمل آگاهانه ای است که با هدف وارد آوردن صدمه و رنج انجام می گیرد. این عمل ممکن است بدنی یا کلامی باشد. خواه در نیل به هدف موفق بشود یا نشود، در هر صورت پرخاشگری است.

 

هیلگارد واتکینسون[3] (1996) پرخاشگری را رفتاری می دانندکه قصد آن صدمه زدن (جسمانی و کلامی) به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی آنهاست. مفهوم اساسی در این تعریف قصد است. اگر کسی پای شما را لگد می کند قصد وی نشان دهنده پرخاشگرانه بودن یا نبودن رفتار است.پرخاشگری وسیله ای رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی؛ در جهت آسیب رساندن به دیگران.پرخاشگری، یک کشش و یا یک گرایش در فرد است که به صورت زدن و کشتن و ویران کردن را نشان می دهد. امری که فرد به عنوان عکس العمل از خود بروز می دهد و به گونه ای است که بایدگفت مناسب عمل یا رفتار طرف مقابل نیست (درویش،1386).

 

به طور کلی رفتار پرخاشگرانه واجد چهار شرط زیر است:

 

الف) فردی که رفتارش توام با پرخاشگری است آن رفتار را عمدا" انجام می دهد.

 

ب) آن رفتار در رروابط بین فردی که حاکی از تعارض یا ناکامی باشد رخ می دهد.

 

پ) شخصی که دارای رفتار پرخاشگرانه است قصدش برتری یافتن بر فردی است که مقابل او رفتار پرخاشگرانه داشته است.

 

ت) شخصی که چنین رفتاری از او سر می زند یا در جهت جدال تحریک شده یا حد اعلای شدت، آن مسیر را پیموده است(ایزدی طامه و همکاران، 1389).

 

درزبان فارسی ،پرخاشگری به معنی ستیزه جویی آمده است وبه نظردانشمندان رفتارگرایی علم روانشناسی پرخاشگری رفتاری است که ازجهت اجتماعی مخرب وصدمه زننده است وپرخاشگری به حالتی گفته می شود که درآن فرد منفی باف است، نسبت به همه چیز شک وتردید دارد وبا نظر منفی به آنها می نگرد .ازویژگی های غریزی است و انسان ، حیوانی پرخاشگر وستیزه جوست. بدین ترتیب هر یک از متخصصان علوم رفتاری به برخی از ویژگی های پرخاشگری توجه دارند ودرعین حال دریک محوریعنی صدمه رسانی به دیگران هم رأی هستند.

 

تعریف کامل وجامع که بتواندزوایای متعددپرخاشگری رابیان کندعبارت است  ازظلم به دیگران و آزاررسانی مالی وجانی به همنوعان وحتی حیوانات نباتات وجامدات رادربرگیرد.به عبارت دیگر پرخاشگری به رفتاری گفته می شود ، که منجربه تجاوز به حقوق فردی واجتماعی دیگران می گردد.پس هررفتاری که به صورت گفتاری و جسمانی باعث آزار رسانی به دیگران شود ، پرخاشگری نام می گیرد(شکرکن،1391).

 

[1] - Pasternak& Zimmerman

 

[2] -Aronson

 

[3] -Hilgard" s" &Atinson

 

دانلود مبانی نظری پایان نامه علوم تربیتی درباره اضطراب رایانه


مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره هویت

مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره هویت

مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره هویت

دانلود مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره هویت

مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره هویت
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
فرمت فایل doc
حجم فایل 32 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 26

مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره هویت

 

در  26 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع :    انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:     WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

 

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع هویت

واژه هویت 

در فلسفه ،هویت به حقیقت جزئیه تعریف شده است یعنی هرگاه ماهیت باتشخیص لحاظ ومعتبر شود.:هویت به معنی وجود خارجی است و مواد تشخیص و بالعرض است (معین،1389).

 بهزادفر در کتاب هویت می‌ نویسد: در لغتنامه دهخدا نیز در بیان و اصل کلمه هویت، لفظ (هو) آورده شده است.هویت گاه بر وجود خارجی و گاه بر ماهیت با تشخیص اطلاق می‌ شود که عبارت است از حقیقت جزئیه (بهزادفر به نقل از دهخدا) جرجانی در کتاب التعریفات هویت را روی عقلانی از حیث امتیازی از دیگران می‌ داند، منظور از امتیاز در اینجا تفاوت و تعداد داشتن است و به معنی برتر بودن نیست (صالحی، 1389).

واژه هویت[1] ریشه در زبان لاتین [2]دنتیتاس دارد واز دم [3]یعنی مشابه و یکسان مشتق شده که دارای  دو معانی اصلی است، اولین معنی آن بیانگر مفهوم تشابه مطلق است،معنای دوم آن به معنی تمایز است که با مرور زمان سازگاری و تداوم را فرض میگیرد. به این ترتیب هویت به مفهوم شباهت از دو زاویه مختلف قابل بررسی است و به طور همزمان میان افرادو اشیاء دو نسبت  محتمل بر قرار می‌ سازد.شباهت و تفاوت (محرمی‌ ،1383).

2-3-2- هویت در نگاه دیگران 

مقوله هویت برای پاسخگویی به پرسش چیستی و کیستی در همه علوم قدمتی هم پای تمدن بشر دارد مولوی می‌ سرآید :

روزها فکر من اینست و همه شب سخنم ، که چرا غافل از احوال دل خویشتنم.

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم آخر تنهایی وطنم

ملا صدرا در کتاب اسفاراربعه به ریشه یابی معانی هویت می‌ پردازد و وجود متفاوتی را برای آن قائل است.

هویت به معنای وجود واقعی شی ،هویت به معنای ماهیت ،هویت به معنای وجود وهویت به معنای مصداق (صالحی ،1388)

هویت اصطلاحآ مجموعه ای از علایم،آثار مادی،زیستی،فرهنگی و روانی است که موجب شناسایی فرد از فرد،گروه از گروه،اهلیتی از اهلیتی دیگر و فرهنگی از فرهنگ دیگر می‌ شود که محتوا و مظروف این ظرف به متقاضی هر جامعه و ملت متفاوت و بیانگر نوعی وحدت،اتحاد،هم شکلی، تداوم، استمرار، یکپارچگی و عدم تفرقه است (محرمی،1389) مفهوم هویت مانند بسیاری از مفاهیم فلسفی،اجتماعی و انسانی،انتزاعی،سهل و ممتنع  می‌ باشد و از سوی دیگر در حال شدن دائمی‌ است.لذا همواره باید از طیفی یاد کرد که در یک سوی آن،هویت،صرف نظر از پسوند‌های که بدان افزوده می‌ شود بر روی این طیف معانی بی پایان هویت قرار دارد و تمامی‌ بحث‌های هویت صرف نظر از پسوند هایی که به آن افزوده می‌ شود بر روی این طیف قرار دارند (پیران ،1388).

گیدنز در کتاب جامعه شناسی می‌ نویسد هویت همان چیزی است که فرد بر آن آگاهی دارد،به عبارت دیگر هویت شخص چیزی نیست که در ادامه کنش‌های اجتماعی به او تعویض شده باشد بلکه چیزی است که فرد باید آن را به طور مداوم و روزمره ایجاد می‌ کند و در فعالیت‌های بازتابی خویش مورد حفاظت و پشتیبانی قرار دهد.(گیدنز[4]،2007)در مقابل عده ای همچون افروغ اعتقاد دارند که هویت امری است اجتماعی، هویت تلاشی است که جمعی از انسان ها به منظور تداوم و تمایز حیات مادی و معنوی خود بروز می‌ دهند، و بر معیارهای گوناگونی از قبیل خانواده،خویشاوندی و مقولات انتزاعی چون دین مشترک قومی‌ و دیدگاه‌های سیاسی استوار است.هویت ملی و قومی‌ و دینی بر اساس همین تعریف شکل می‌‌گیرد (پاینده،1390).

لذا هویت بر وجود مختلفی دلالت دارد وجودی که هر یک در جامعه ظهور می‌ کند و رشد می‌ یابد هویت را می‌ توان به مشابه تغییروتحدد و  دانست چرا که یک امر اتصالی،تدریجی و منتشر  ودر زمان است و هر آنچه در زمان جاری باشد پویاست.از طرفی هویت غیر قابل اشتراک با دیگران است ،به عبارت دیگر این مفهوم پویا و جاری در زمان به ماهیت‌های مستقل از هم تعلق دارد (امیری،1390).

 


[1] .identity

[2] .dentitas

[3] .dem

[4].Giddenz

 

در فرهنگ‌های سنتی کنونی نیز چنین است وفرد با زندگی در محیطی بهتر به هویتی سهل الوصول ویک تکه دست می‌ یابد اما با پیشرفت جوامع وشیوع زندگی گسترده تر شهری که فرهنگ‌های جدید وجوامع هویت یابی برای بسیاری از افراد کار دشواری است و تا وقتی که بحران هویت حل نشده باشد فرد مفهوم یک پارچه ای از خود با سلسله معیارهای ارزیابی ارزشمند خویش در زمینه‌های عمده زندگی همچون جهت گیری شغل وجهان بینی وهم چنین ازدواج نخواهد داشت . در این جوامع پیچیده به ناچار تسلیم طلبی وشکل گیری هویت (هویت دنباله رو )جای خود را به درگیری وجست جوگری می‌ دهد وهویتی چهل تیکه شکل می‌ گیرد (هاشمی،1389).

کسب هویت ودست یابی به بالاترین سطوح آن موضوعی است که در سال‌های اخیر بطور جدی مورد پژوهش ومطالعه قرار گرفته است هم چنین مطالعات پژوهش‌های انجام شده هویت در مسائلی از قبیل اعتیاد ،ایدز ،طلاق و....ومشکلات رفتار ی که تهدید کننده سلامت جامعه هستند نقش موثری دارد بدین ترتیب منزلت‌های نابالغ هویت به خصوص هویت سردر گم آسیب پذیری افراد را در برابر این مسائل افزایش می‌ دهد وبالعکس آن منزلت‌های بالغ هویت توان رودر رویی با بحران‌های پیچیده اجتماعی و روانی را داراست (دلاور،1390).

دقت نظر در چنین مسائلی در ایران و کشورهایی مانند آن که با گسترش روز افزون مدرنیته وجهانی شدن از سویی دیگر با ارزش‌های تحمیلی در حال رشد جهان سرمایه داری کشورهای توسعه یافته مواجه اند می‌ توان از بحران هولناک هویتی که می‌ توانند گریبانگیر نسل یا نسل هایی  گردد جلوگیری نمایید. (مساوات،1392)

2-3-6-  تاثیر هویت بر سبک زندگی 

با تغییر بافت اجتماعی از حالت سنتی به شکل مدرن و یا شبیه مدرن و در اثر تحولات ناشی از جهانی شدن شاهد تغییرات ماهیت انسان وتغییر هویت اجتماعی وفردی او هستیم که این امر ناشی از آثار و عوارض  تمدن جدید صنعتی ،آسیب زدایی شهر نشینی ،زوال همبستگی اجتماعی وافزایش انگیزه ای فرد طلبانه وغیر اجتماعی و در مجموع هویت زدایی اجتماعی بوده است. (گل محمدی، 1388).

جهانی شدن پدیده ای است که جوانب گوناگون زندگی فرهنگی اعم از نگرش جنسیتی دانش آموزان رسمی،هویت و سبک زندگی مردم را تحت تآثیر قرار می‌ دهد (لطف آبادی،نوروزی،1389) رواج شیوه‌های جدید رفتار اجتماعی  برای پرکردن فضاهای زندگی (مثلآ:پاساژ گردی،توجه به رسانه‌های مختلفمدیریت بدن،تمرکز بر بدن،و...)فردی شدن،اهمیت یافتن سیاست‌های زندگی بر اساس ترجیحات سبک‌های زندگی متفاوت،از جمله زمینه‌های اصلی هستند که شرایط جدیدی را پیش روی افراد قرار داده اند این به بدان معناست که این تحولات که در قالب جهانی شدن فرهنگی رخ می‌ دهد علاوه بر تآثیر بر ذوق،سلیقه،گذراندن اوقات فراغت و در نهایت سبک زندگی افراد نگرش به خود و جامعه و میزان هویت اجتماعی آنها تحت تآثیر قرار داده است.

به عبارت دیگر در جامعه مدرن نوع و سبک رفتار و کنش‌های مصرفی یا سبک زندگی است که هویت‌های فردی و اجتماعی را شکل می‌ دهد. (کفاشی و همکاران،1389) به طور کلی در چنین فضای اجتماعی علاوه بر سبک‌های متفاوت زندگی که توسط افراد انتخاب می‌ شود فرایند جهانی شدن موجب تغییر در منابع هویتی و هویت گزینی افراد نیز شده است. (خواجه نوری و همکاران،1389).

اهمیت این امر زمانی مشخص می‌ شود که بدانیم بدون سبک زندگی و هویت اجتماعی یعنی بدون چهارچوب‌های مشخصی که شباهت ها و تفاوت ها را آشکار می‌ سازد افراد یک جامعه امکان برقراری ارتباطی معنا دار و پایدار میان خود را نخواهند داشت (کفاشی و همکاران،1389) همچنین فهم چیستی و چگونگی خود در برابر دیگری که مشخصه هویت است نه تنها در ساختار روانی افراد بلکه در تکاپوهای جامعة انسانی نیز اهمیت زیادی دارد (ذولفقاری و سلطانی،1389).

مسآله بودن این موضوع از آنجا ناشی می‌ شود که مسیر تغیر سبک‌های زندگی و ورود سبک‌های جدید زندگی موجب تغییر و تهدید فرهنگی،فردی شدن و افزایش شکافهای اجتماعی،رواج مصرف گرایی،از هم پاشیدگی شبکه‌های سنتی ودر نهایت بحران هویت فردی و اجتماعی افراد می‌ شود در این موضوع افراد هویت خود را به جای منابع سنتی هویت،از خلال مصرف کالاها و سبک‌های گوناگون زندگی کسب می‌ کنند (رضایی،1389).

 

 

 

دانلود مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره هویت


مبانی نظری پایان نامه درباره احساس تعلق به مدرسه

مبانی نظری پایان نامه درباره احساس تعلق به مدرسه

مبانی نظری پایان نامه درباره احساس تعلق به مدرسه

دانلود مبانی نظری پایان نامه درباره احساس تعلق به مدرسه

مبانی نظری پایان نامه درباره احساس تعلق به مدرسه
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
فرمت فایل doc
حجم فایل 40 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 36

مبانی نظری پایان نامه درباره احساس تعلق به مدرسه

در  36 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع :    انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:     WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

 

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع احساس تعلق به مدرسه

 

احساس تعلق

قبل از پرداختن به مفهوم احساس تعلق به مدرسه باید به مفهوم مهم­تر و کلی­تری احساس تعلق اجتماعی پرداخت. انسان طبیعتاً مخلوقی اجتماعی است و از این لحاظ  تثبیت شده است، نه اینکه از روی عادت، اجتماعی شده باشد، پس نمی­تواند در حالت جدا از بستر اجتماعی شناخته شود. ما در خانواده و جامعه به دنبال جایگاهی هستیم تا  نیازهای اساسی خود را به امنیت، پذیرش، و شایستگی ارضا کنیم. بسیاری از مشکلاتی که تجربه می­کنیم به ترس از پذیرفته نشدن در گروههایی که برای آنها ارزش قایلیم مربوط می­شوند. تعلق اجتماعی ظاهرا یک مفهوم واحد نیست بلکه مجموعه ای از احساسات و رفتارهاست که اکتسابی بوده و در کودکی تحت تاثیر تربیت خانوادگی و آموزشهای والدینی قرار دارد. از طریق بررسی چگونگی برخورد فرد با دیگران و نوع عضویت فرد در جامعه می توان شخصیت فرد را ارزشیابی کرد. تعلق اجتماعی[1] در نوع احساسات ما نسبت به دیگران و روابط با آنها تأثیر بسزایی دارد و بشاشیت و جذابیت ما تا حد زیادی از همین تعلق اجتماعی متأثر است (آدلر[2]، 1959).

تعلق اجتماعی باعث کمک مداوم فرد به جامعه می شود تا جامعه سریعتر رشد کند و به هدفهای خود بیشتر نزدیک شود. به عبارت دیگر تعلق اجتماعی، احساس نیاز به پذیرفته شدن در یک گروه است به این امید که به فرد کمک شود تا بتواند بر ضعفهای طبیعی خود در یک قالب اجتماعی غلبه کند. انسان از اولین روز تولدش در یک زمینه اجتماعی خاص قرار می گیرد و دائما با شبکه ای از روابط اجتماعی متقابل سروکار دارد که فرد تحت تأثیر این شبکه افکار، احساسات، رفتار و هیجاناتش شکل می گیرد.

رشد و پرورش تعلق اجتماعی، باعث افزایش عزت نفس، سازگاری با محیط بیرونی، داشتن ارتیاط سازنده با دیگران، عضویت فعال در گروههای اجتماعی، افزایش آگاهی، قبول مسئولیت شخصی، رفتار مبتنی بر طیب خاطر و داشتن علاقه و صمیمیت در رابطه با دیگران می شود، که اینها خود بر سلامت روانی دلالت دارند.

بنابراین می­توان گفت که تعلق خاطر به جامعه به عنوان حسی بالنده میان مردمی که از منافع و سرنوشت مشترک برخوردارند بسیار حیاتی است و وجود جامعه متضمن علاقه و وابستگی و وفاداری افراد به آن و احساس پیوستگی به رمای، کلی است (پولیوی ، 2000). این همان پاسخ عاطفی نسبت به (مای) بزرگ‌تر است که تجلی عینی آن این است که فرد خود را جزئی از (مای) بزرگ‌تر و جامعه را خانه خود می‌داند، به عبارتی این احساس تعلق اجتماعی است که ریشه تفاوت یک فرد از یک جامعه با افرااد جوامع دیگر است  و آنچه اساس تمییز یک ایرانی از غیر ایرانی می‌شود، همین است؛ چرا که در هویت‌یابی ملی، مردم یک جامعه در این احساس با هم اشتراک دارند و به هم پیوند می‌خورند.

از نظر مارکوسکی ولاوور، وابستگی احساسی موجب تقویت و تثبیت همبستگی گروهی می‌شود، زیرا حس تعلق گروهی، به عنوان عنصر اساسی و سازنده گروه، زمینه پیوند اعضای گروه و در نتیجه پویایی گروهی را تضمین می‌کند (هومانس، 1972). به نقل از هومانس[3] از آنجا که حس تعلق گروهی به کنش اجتماعی افراد جهت می‌دهد، مسیر دوام و توسعه گروه را نیز هموار می‌کند و از این دو، هرگونه تضعیف آن موجب تضعیف بنیان‌های اجتماعی گروه می‌شود. از آنجا که کلی‌ترین (مایی) که فرد به آن تعلق دارد جامعه است، احساس تعلق نسبت به این (ما) شرط بقا و پویایی زندگی اجتماعی است. (رفیع‌پور،1377)

 


[1] - Social belonging

[2] - Alfered Adler

[3] - Homans

دانلود مبانی نظری پایان نامه درباره احساس تعلق به مدرسه


مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره خودپنداره

مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره خودپنداره

مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره خودپنداره

دانلود مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره خودپنداره

مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره خودپنداره
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
فرمت فایل doc
حجم فایل 44 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 28

مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره خودپنداره

 

در  28 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع :    انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:     WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

 

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

 

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع خودپنداره

خودپنداره

هر فرد در ذهن خود، تصویری از خویشتن دارد، به عبارت دیگر؛ ارزشیابی کلی فرد از شخصیت خویش را خودپنداره یا خود انگاره می نامند. این ارزشیابی ناشی از ارزشیابی های ذهنی است که معمولا از ویژگی های رفتاری خود به عمل می آوریم. در نتیجه خودپنداری ممکن است مثبت یا منفی باشد (تقی زاده، 1379: 21). مفهوم خود به صورت سازمانی دینامیک، نخستین بار به وسیله لکی مطرح شد. به نظر او رفتار آدمی تظاهر و انگیزه ای است که هدف آن ثبات خود در اوضاع ناپایدار می باشد. به طور خلاصه، می توان گفت: خودپنداری، چارچوبی شناختی است که به واسطه آن به سازمان بندی آنچه درباره خویش می دانیم می پردازیم و اطلاعاتی را که به خود مربوط می شوند، بر پایه آن پردازش می کنیم. این قبیل (طرحواره خود[1])در برگیرنده مولفه های خاص نیز می باشد که در نقش گرایش های شخصیت عمل می کند. سه مورد از این مولفه ها عبارتند از: تفاوت های فردی در شیوه ارزشیابی خود، باور کردن خود برای تلاش در جهت دستیابی به اهداف مطلوب، و علاقه نشان دادن به میزان اثر گذاشتن بر روی دیگران از طریق رفتارهای خود (تقی زاده، 1379: 23).

 

2-2-1- اهمیت مفهوم خود و خودپنداره

شخصیت  مجموعه منظم، متکامل و نسبتا ثابت خصایص و رفتارهای بدنی، عقلی و اجتماعی فرد است که او را از دیگران متمایز می سازد و موجب ناسازگاری او با محیط به ویژه محیط اجتماعی می شود (شعاری نژاد، 1381: 298). به باور اندیشمندان، قسمت عمده ویژگی های شخصیتی، منش و خصوصیات رفتاری هر فرد به تصویری که از خود در ذهن دارد- یعنی انگاره وی بستگی دارد (ستوده، 1381: 253).

اسپنسر در کتاب خود، تحت عنوان یک دقیقه برای خودم از قول گوته می نویسد: اگر ثروتمند نیستی مهم نیست، بسیاری از مردم ثروتمند نیستند: اگر سالم نیستی ، هستند افرادی که با معلولیت و بیماری زندگی می کنند؛ اگر زیبا نیستی، برخورد درست یا زشتی نیز ورود دارد؛ اگر جوان نیستی همه با چهره پیری ماه می شوند؛ اگر تحصیلات عالی نداری، با کمی سواد نیز می توان زندگی گرد؛ اگر قدرت سیاسی و مقام نداری، مشاغل مهم متعلق به معدودی از انسان ها هستند؛ اما اگر تصور درستی از خود نداری، برو بمیر که هیچ نداری!

آری، خود پنداره مثبت کلید رشد و سازندگی فردی و اجتماعی است؛ تصوری که شخص از وحدت و یکپارچگی وجود خویشتن دارد، به نحوی که خود را می بیند مجموعه خصایصی که با خود در ارتباط است و استنباط هایی که از مشاهده خود در بسیاری از موقعیت ها به عمل آورده است و الگوی خاصی که او را توصیف می کند، بیانگر مفهوم خود است (تقی زاده، 1379: 27).

شخص به تدریج از روی تجربه های شخصی و تأثیر دنیای خارج، نگرشی ثابت و پایدار از محیط و از خود و از ارتباط این دو با یکدیگر به دست می آورد و بر اساس آن مسائل، زندگی را ارزیابی می کند و برای مقابله با کاستی ها به کوشش می پردازد. نگرش های فرد از حقایق زندگی، اخلاق، آرزوها و خواسته های او وابسته به تصویری هستند که او از خود دارد؛ یعنی ارزشی که وی برای خود قایل است به عبارت دیگر، تصور از خود منشا احساس امنیت شخص می شود و اگر مورد تهدید قرار گیرد مانند این است که هسته اصلی وجود مورد تهدید قرار گرفته است.

 

2-2-2- ویژگی های خود

با توجه به تعاریف متعدد که از خود وجود دارند می توانیم تعریفی ترکیبی از خود به عنوان یک نظام فعال و پیچیده از اعتقاداتی که شخص درباره خودش صحیح می داند و هر اعتقادی نیز دارای ارزش نسبی می باشد. ارائه دهیم. تعریف مزبور شامل دو ویژگی مهم در مورد خود است: خود سازمان یافته و خودپویا.

1-   خودسازمان یافته

این مساله که خود عمدتا از نوعی کیفیت پایدار برخوردار بوده و از ویژگی های این کیفیت، هماهنگی و نظم است. مورد توافق محققان می باشد. این نمودار مارپیچی بزرگ، از قسمت هایی جزئی حلزونی شکلی ترکیب شده که هر کدام از ان ها ممکن است نسبتا سامان یافته باشند، اما بخشی از خود تکاملی تلقی می شوند. حلزون های کوچک معرف اعتقاداتی هستند که فرد درباره خود دارد. بعضی از اعتقادات به طبیعت خود نزدیکترند و از اهمیت بالایی برخوردارند و به همین دلیل، به مرکز بیضی بزرگ نزدیک تر ترسیم شده اند که این نوع اعتقادات در مقابل تغییرات مقاوم می باشند. اعتقادات کم اهمیت تر به سمت خارج بیضی؛ یعنی در فاصله ای دورتر از هسته و مرکز خود رسم شده اند و به همین دلیل، ناپایدار می باشند. پس خود به طور کلی کیفیتی ثابت دارد که دارای نظم و هماهنگی خاص است.

دومین بخش تصویر سازمانی از خود مبتنی بر این است که هر مفهومی در این سیستم (حلزون های کوچک) ارزش کلی منفی یا مثبت خود را دارد (این بعد یا ارزش به وسیله خطوط افقی در نمودار ترسیم شده است).

کیفیت سوم سازمان یافته خود به چگونگی تعمیم موفقیت و شکست در سرتاسر سیستم مربوط است. دیگوری (1406) از تحقیقات خود به این نتیجه رسید که وقتی توانایی مهمی که ارزش زیادی به آن داده می شود با شکست روبرو می شود باعث پایین آمدن ارزشیابی سایر توانایی های فردی می گردد و برعکس. موفقیت یک توانایی مهم و با ارزش باعث بالا بردن ارزشیابی سایر توانایی های شخص می شود. آخرین کیفیت سازمانی خود این است که خود، به طور شگفت انگیزی دارای وحدت است به طوری که هیچ دو نفری عقاید همانند درباره خودشان ندارند.

 

2-   خودپویا

شاید مهم ترین فرض از نظریه های جدید (خود) این باشد که انگیزه تمام رفتارها حفاظت و ارتقای خود ادراک شده است. تجارب بر حسب ارتباطشان با خود درک می شوند و رفتارها نیز از این درک ها سرچشمه می گیرد. در این صورت، می توان نتیجه گرفت که تنها یک نوع انگیزش وجود دارد و آن هم انگیزه شخصی درون است که هر انسان در تمام زمان ها و مکانها هنگام دست زدن به هر عمل دارد. آن گونه که کمبز بیان کرده، مردم همیشه برانگیخته هستند و هیچ گاه هیچ فردی را نمی توان یافت که بر انگیخته نشده باشد و این یک حسن خداداد برای مربی است زیرا نیروی است که از درون هر دانش اموزی نشات می گیرد (دبلیو و همکاران، 1378: 24).بنا بر عقیده کمبز و اسنیگ خود قالب اساسی مراجعات شخصی و هسته مرکزی ادراک است که بقیه منطقه ادراک نیز در اطراف آن سازمان می یابد. در این مفهوم خود پدیده ای است که هم محصول تجربیات گذشته و هم سازنده تجربیات جدیدی است که توانایی اش را دارد.

این بدان معنا است که هر چیزی بر مبنای مراجعات فرد به خود و مجرای خود درک می شود. دنیا از نظر فرد همان چیزی است که او می فهمد و از آن آگاهی دارد، به عبارت دیگر، جهان و مفاهیم را به همان طریقی که خودمان می بینیم، مورد ارزشیابی قرار می دهیم. بنا بر گزارش لکی (1945) خود در مقابل تغییر مقاومت می کند، برای هماهنگی با خود می کوشد و در واقع این مقاومت در مقابل تغییر یک جنبه مثبت است؛ چرا که اگر بنابراین باشد که خود زیاد تغییر کند، شخص فاقد شخصیت پایدار خواهد شد (دبلیو و همکاران، 1378:26).

 

2-2-3 شکل گیری خود و خودپنداره

از میان پیشرفت های ذهنی موثر در اولین سال های زندگی ، می توان به تحول خویشتن پنداری و درک ضمیر اول شخص مفرد اشاره کرد. اولین مرحله رشد خویشتن پنداری، کودک را به آگاهی می رساند که متمایز از دیگران است و به عقیده لوویسف بروکس و دیگران این آگاهی بر اساس کنش متقابل سن کودک و محیط انجام می گیرد. مطالعه این پژوهشگران بدین نحو بود که آنان نمونه ای از کودکان (9، 12، 18، 21 و 24 ماهه) را در مقابل آینه قرار می دادند و واکنش های آنان را بر روی نوار ویدیویی ضبط می کردند. آن گاه مادر هر یک او را از مقابل آینه دور می کرد و به دماغ او رنگ قرمز می مالید و کودک را دوباره مقابل آینه می آورد تعداد کمی از کودکان کمتر ز 12 ماهه و 25درصد کودکان 15-18 ماهه و 88 درصد کودکان 24 ماهه با دست زدن به بینی واکنش می دادند این نشانگر این است که آنها از وجود خود به عنوان یک شخص آگاهی داشتند؛ زیرا می دانستند که چهره واقعی آن ها چه شکلی است.

به عقیده این دانشمندان، در طول دو سال اول زندگی کودک از چهار مرحله رشد خویشتن پنداری عبور می کند: از بدو تولد تا 3 ماهگی، کودک به شدت جذب چهره انسان می شود سپس بین 3-8 ماهگی به کمک شاخص های بینایی، شناسایی قیافه خود را آغاز می کند. به همین صورت، چون کودک می بیند تصویر بدن همراه با او جابه جا می شود، خود را در تصویر نیز شناسایی می کند.آن گاه بین 8- 12 ماهگی وی ساختن خویشتن پنداری خود را به عنوان یک پدیده دایمی و مجهز به کیفیت های پایدار آغاز می نماید. در نهایت مرحله چهارم در طول سال دوم زندگی جریان پیدا می کند در این مرحله کودک کلیه واژه های جسمی خود را که موجب تمایز او از سایر کودکان و بزرگسالان می شود شناسایی می کند. همچنین معنای مالکیت را می فهمد در نتیجه اسباب بازی و قلمرو خود را می شناسد (روانشناسی اجتماعی، ترجمه گنجی، ص 170).

کورسینی (1983) معتقد است می توان به جنبه هایی از خودپنداره پدیدار شناختی اشاره کرد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

الف- خودپنداره فردی: بیانگر خصوصیات رفتاری فرد است از دیدگاه خویش. این خودپنداره از خصوصیات جسمانی تا هویت جنسی قومی، طبقه اجتماعی- اقتصادی و هویت من یا حس استمرار و یگانگی فرد در طول زمان را در بر می گیرد.

ب- خود پنداره اجتماعی: ویژگی و یا خصوصیت رفتاری شخص است که وی تصور می کند دیگران آن را مشاهده می کنند.

ج- خودآرمانی با توجه به خودپنداره شخصی فرد: این آرمان ها خودپنداره هایی هستند که فرد شخصا امیدوار است همانند آنها باشد

د- خودآرمانی با توجه به خودپنداره های اجتماعی فرد: این آرمان ها پنداره هایی هستند که فرد دوست دارد دیگران آن گونه مشاهده کنند (بیابانگرد، 1378: 31).

 


[1] Generalized other

دانلود مبانی نظری پایان نامه روانشناسی درباره خودپنداره


مبانی نظری پایان نامه درباره هوش هیجانی

مبانی نظری پایان نامه درباره هوش هیجانی

مبانی نظری پایان نامه درباره هوش هیجانی

دانلود مبانی نظری پایان نامه درباره هوش هیجانی

مبانی نظری پایان نامه درباره هوش هیجانی
دسته بندی مبانی و پیشینه نظری
فرمت فایل doc
حجم فایل 46 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 47

مبانی نظری پایان نامه درباره هوش هیجانی

در 47 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع :    انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل:     WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

 

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع هوش هیجانی

 

تاریخچه هوش هیجانی

   افلاطون 2000 سال پیش گفته است؛ تمام یادگیری ها دارای یک زیربنایی هیجانی و عاطفی هستند. بر اساس گفته افلاطون از آن زمان تاکنون دانشمندان، پژوهشگران و فیلسوفان زیادی در جهت اثبات یا نفی نقش احساسات در یادگیری،‌ مطالعات زیادی انجام داده اند. متأسفانه تفکر حاکم در این 2000 سال این بود که هیجان ها مانع انجام کار و تصمیم گیری صحیح می شوند و تمرکز حواس را مختل می سازند. در سه دهه گذشته حجم رو به رشد تحقیقات، ‌خلاف این مطلب را ثابت کرد. در سال 1950 آبراهام مازلو مقاله ای در زمینه ارتقاء نیازهای هیجانی– جسمی،‌ معنوی و روانی نوشت که از دوره رنسانس، ‌انقلاب و تحول عظیمی در زمینه تحلیل از مکتب انسان گرایی به وجود آرود. بین سال های 1970 تا 1980 نظریه مازلو موجب رشد و تحول علوم مربوط به توان و استعداد انسان ها گردید.

   تحقیقات مستمر باعث شد تعاریف زیادی از هوش و هیجان مطرح شود. سابقه پژوهش و تحقیق در زمینه هوش غیر شناختی و هوش اجتماعی به سال 1940 بر می گردد. گاردنر استاد روان شناسی دانشگاه هاروارد در سال 1993 هوش چند گانه را مشتمل بر ابعاد گوناگونی مطرح کرد که مورد توجه علم روان شناسی قرار گرفت و به عنوان یکی از زیر شاخه های هوش شناخته شد. پینی[1] در سال 1986 در رساله دکترایش مفهوم هوش هیجانی را به زبان انگلیسی با عنوان بررسی هیجان،‌ توسعه هوش هیجانی، ‌خود یکپارچگی (در ارتباط با ترس، ‌درد و امیال) مطرح کرد. او توصیه کرد برای تقویت و هوش هیجانی باید به آزاد سازی هیجانی کودکان در مدارس با روش روان درمانی مبادرت کرد.

   موضوع هوش هیجانی نخستین بار توسط پیترسالووی و جان مایر[2] در سال 1990 مطرح شد. پیتر سالووی از بخش روان شناسی دانشگاه یل می گوید: «در طول چند دهه گذشته باورها در مورد هوش هیجانی دچار تغییر شده اند» زمانی هوش را کمال انسانی می دانستند و معتقد بودند افراد باهوش باید دارای زندگی بهتری باشند. سالووی و مایر در سال 1990 تعریف قابل قبولی از هوش هیجانی را در مقاله ای تحت عنوان هوش هیجای مطرح کردند. در آن مقاله آنها هوش هیجانی را از نظر علمی– هوشی آزمون پذیر و قابل اندازه گیری می دانستند. دیوید کارسو[3] از همکاران پیتر سالووی می گوید: مهم است بدانید هوش هیجانی ضد هوش نیست به عبارتی نشانه برتری احساس (دل) به عقل (سر) نیست بلکه هوش، ‌نقطه تلاقی احساس و عقل است.

   دانیل گلمن[4] از نتیجه تحقیقات سالووی و مایر و سایدین در پر فروش ترین کتابش به نام هوش هیجانی در سال 1995 استفاده کرد و در این زمینه دو برنامه  شناخت خود و رشد اجتماعی برای مدرسه نیوهاون نوشت. لئونل[5] اولین بار مفهوم هوش هیجانی را به زبان آلمانی در سال 1966 به کاربرد نتایج تحقیقات او در مورد خانم هایی که به خوبی نمی توانستند از عهده نقش ها و وظایف اجتماعی خود برآیند حاکی از این بود که این خانم ها در سنین کودکی جدا از مادران خود زندگی می کردند. او برای درمان افرادی که از سطح پایین هوش هیجانی برخوردار بودند داروی LSD را تجویز کرد (این موضوع مربوط به دهه 1960 بود).

...

2-18- مؤلفه های هوش هیجانی

   دانیل گلمن مؤلفه های هوش هیجانی را به شرح زیر بیان می کند: 

   1- ‌خودآگاهی: شناختن هیجان هایی که آن را احساس می کنیم و دلیلش را نیز می دانیم. خودآگاهی، ‌آگاه بودن از حالت روانی خود و تفکرها درباره آن حالت است.

   2- خودگردانی: تعادل هیجانی را خود گردانی می نامند. گاهی از خود گردانی به معنای کنترل احساسات، عواطف و تکانش ها یاد می کنند. خود گردانی یک قابلیت زیر بنایی است که در کنترل رفتارهای هیجانی نقش مهمی دارد.

   3 - انگیزش: به معنای مولد، ا‌ثر بخش و خلاق بودن در زمینه کاریست. انگیزش توانایی انرژی دادن به دیگران و هدایت رفتار آنان بر خلاف داشتن روحیه ضعیف را دارد. در انگیزش از هیجان ها به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف استفاده می کنیم.

   4 - همدلی: توانایی همدردی کردن با احساسات دیگران و شناخت دیدگاه آنها را همدلی می نامند. همدلی توانایی شناخت و نفوذ بر حالت هیجانی دیگران یا آگاهی نسبت به احساسات، ‌نیازها و علایق دیگران است. همدلی به معنای دیگر وارد شدن به حریم احساس دیگران است.

   5 - مهارت های ارتباطی یا اجتماعی: توانایی شناخت و همدلی با دیگران، ‌برقراری ارتباط مؤثر،‌ گوش دادن عمیق و پرسیدن سؤالات مهم،‌ تشریک مساعی،‌ مربیگری و مذاکره کردن از اجزا این مهارت محسوب می شود.


[1] - Payne

[2] - Mayer & Salovey   

[3] - Caruso

[4] - Golman

[5] - Lenel

دانلود مبانی نظری پایان نامه درباره هوش هیجانی